ضعفهای کلیدی در نمایهسازی فعلی
1. فراموشی
یک مسئلهی مهم روششناختی این است که پایگاه دادههای کتابسنجی کنونی تنها میتوانند یک تصویر لحظهای از نتایج برای هر جستار که کسی میسازد، تحویل بدهند، آنها برای تحویل دادههای سری زمانی که برای طبقهبندی و تغییرات وضعیت فرادادههای هر مجله حساب میشوند، طراحی نشدهاند. اگر کسی علاقمند است تا تغییراتی که نیاز دارد را دانلود کند یا یک نسخهی بایگانیشده قدیمی از پایگاه دادهی فیلترشده توسط همان جستار را به دست آورد، و تا چیزهایی را که در طول زمان افزوده، حذف یا اصلاح شدهاند را مقایسه کند. برای بیشتر موارد، واقعبینانه نیست. مشکلات پیگیری مجلات در بسیاری شیوهها شبیه مشکلات مرتبط با مشاهدهی تغییرات طولی که در اینترنت اتفاق میافتند هستند. ارائهدهندگان خدمات با رونمایی وبسایتهای جدید، به ندرت نسخههای وبسایت را با لینکها و محتواهایی در خطر گمشدن، نگه میدارند و یا بایگانی میکنند. بایگانی اینترنت یک خدمت فوقالعاده است، اما آن طور که شخصاً وقتی داشتم هزاران وبسایت مجلات بایگانیشده را در طول دو سال اخیر، وارسی میکردم، فهمیدم، پوشش مختصر و محدودی دارد. این یک خدمت خوب برای بسیاری از مقاصد است اما یک راه حل بهینه برای پیگیری تغییرات خروجیهای انتشارات علمی نیست.
2. پوشش گزینشی
مسئلهی دیگری که توسط هر پایگاه داده کتابسنجی ایجاد شده است، مربوط به جهتگیریها و محدودیتهای خودش میشود که چطور مجلات در همهی رشتهها، کشورها و زبانها، با چه وسعتی برای گنجاندن گزینش شدهاند. Web of Science در بسیاری موارد به عنوان محدودترین پایگاه داده برای دربرگرفتن مجلات در نظر گرفته میشود، در حالی که Ulrichsweb شمول بیشتری دارد اما ناقص است، برای مثال، تعداد مقاله برای مجلات. DOAJ مجموعه الزامات خودش را برای مجلاتی دارد که درخواست میدهند تا حضور داشته باشند، اگر مجلات در فرایند ثبت درخواست در جایگاه اول قرار بگیرند. بسیاری از فهرستها فقط شامل مجلات فعال میشوند و سوابق مجلاتی که انتشارشان متوقف شده است شاید با گذر زمان، حذف شود. Crossref با سیستم DOI، پذیرش را گسترده کرده است اما تمام مجلات در سیستم DOI ثبت نام نکردهاند، تا جامعترین دورنما را در این چشمانداز داشته باشد که هر کسی چه منابع دادهای را انتخاب خواهد کرد؟ چگونه جمعیت پایهی مجلات تعیین و همچنین مثلاً تعداد مقالات برای تعداد مجلات به دست آورده شود؟
3. تسلط تجاری
یک مسئلهی مرکزی، طبیعت تجاری بسیاری از جامعترین پایگاه دادهها برای این مقاصد است، برای مثال Web of Science، Scopus و Ulrichsweb. از آن جایی که اصولاً برای مشترکهای سازمانی طراحی شدهاند، دسترسیشان محدود است، و مجموعه دادههای ایجادشده بر پایهی چنین دادههایی به ندرت در قابل استفادهترین فرمشان آزادانه بازتوزیع میشوند. ممکن است صاحبان پایگاه دادهها تغییر کند، فعالیتشان متوقف شود، یا با خبر کوتاهی به شدت تغییر کنند. پژوهش کتابسنجی معمولاً در صدر این پایگاه دادههای تجاری قرار دارد اما داشتن جایگزینهای آزادتر، پژوهش جامعتر و تجدیدپذیرتری را ممکن و همچنین سوگیریهای بالقوه و محرکهای تجاری را از اثرگذاری بر سیاست علم حذف میکند.
نتیجهگیری
هدف از این پست افزایش آگاهی دربارهی اشکالات فعلی چشمانداز اطلاعات در اطراف مجلات، و مشخصاً چگونگی ارتباطش با دانش محدود ما دربارهی تاریخ، وضعیت کنونی، و خط سیر انتشار مجلات با دسترسی آزاد است. متأسفانه، هیچ راه حل سادهای وجود ندارد اما گام بعدی این خواهد بود که گفتوگو و بحث گستردهتری دربارهی راههای بالقوه برای فراهمکردن دسترسی به فرادادههای مجلات به خوبی خدمات وب، راه بیافتد تا دادهها را به شیوهی قابلاستفادهای، جمعآوری و ارائه کند.
همان طور که ما صحبت میکنیم، تغییرات بسیاری در چشمانداز مجلات بدون اطلاع کسی، اتفاق میافتد، شاید برای همیشه، از آنجایی که ارائهی ناشی از گذشته از آن چه در اینترنت رخ میدهد، بسیار ناکامل است. مجلات، ایستا نیستند؛ آنها اشیاء زندهای هستند که نفس میکشند و به طور عادی ناشران را تغییر میدهند، با هم ادغام میکنند، حالت دسترسی را تغییر میدهند، یا میتوانند یک روز از وب، ناپدید شوند. بیشتر سؤالهای دربارهی چشمانداز مجلات با دسترسی آزاد که پیشتر لیست شدند، قابل پاسخدهی با توجه به گذشته نیستند، و وقتی هر تغییری اعمال میشود، باید ثبت شود. راهحلهایی که میتوانستند یک زیرساخت جامعتر و بازتری را تسهیل کنند، چیزی نیست که هر بازیگر بتواند به تنهایی آن را حل کند. به جای آن، نیازمند تلاش همگرایانهای بین سیاستگذاران، توسعهدهندگان زیرساختها، کتابخانهها، و بیشتر از همه، سرمایهگذارانی است که پیشاپیش نقش کاملی را در پیوستگی با اختیار کلیشان در انتشار با دسترسی آزاد ایفا میکنند. به نظر من، این غیرواقعی نیست که فراخوانهای هدفمندی برای پژوهش و مناقصات دومنظوره طراحی شوند؛ کشفکردن دانش جدیدی دربارهی ارتباط علمی و ساخت دانش در همان زمانی که در یک زیرساخت اطلاعات آزاد جامع شرکت میکند. اتحادیه اروپا از پیش، دست به ابتکارهای مهم بسیاری زده است، برای مثال European Open Science Cloud، Open Science Monitor و OpenAire اما همیاری آنها با یکدیگر و با Horizon Europe، میتوانست برای دستیابی به هدف یک زیرساخت اطلاعات آزاد برای دسترسی آزاد نفوذ بیشتری را اعمال کند.
برای آیندهی نزدیک، این مهم خواهد بود که فراهمکردن منابع زیرساختهای اساسی برای اطلاعات با دسترسی آزاد از طریق ائتلاف پایداری جهانی برای خدمات علوم آزاد (SCOSS) امن خواهد بود، و گسترش بیشتر و برای مثال توسعهی DOAJ را فراهم میکند که بسیاری از نقاط دادههای مهم برای مجلات با دسترسی آزاد را از پیش اندوخته و به جمعآوریشان ادامه میدهد. DOAJ از قبل با سازمان ISSN همکاری داشته است اما میتوانست بیشتر به منظور ایجاد اطلاعاتی انجام شود که به برخی از سؤالات بازی که پیشتر مطرح شدند پاسخ دهد. توسعهی بیشتر و بایگانی موقتی فرادادههای در سطح مجلات در Crossref نیز همچنین طرحی امیدبخش برای رسیدن به دید باز و فوری بهتری از چشمانداز ارتباط علمی زنده و جاندار است. اگر اطلاعات آزاد و ابزارهای پیگیری فعالیت مجلات علمی ارائه شود، بازیگران تجاری، ارائهکنندگان برتر تحلیلهای مبتنی بر استخرهای اختصاصی اطلاعات باقی میمانند که تنها میتوانند تصویری جزیی از انتشار مجلات علمی بدهند. و از آن جایی که این بازیگران تجاری در سایر بخشهای چشمانداز علمی نیز فعال هستند، برای مثال خودشان در انتشار مجلات سرمایهگذاری سنگین کردهاند، تکیه بر آن تصویر جزیی خیلی مشکلساز است. انگشتگذاشتن روی نبض انتشار مجلات با دسترسی آزاد نباید به ماهها پژوهش آزمایشگاهی و تجربی یا جمعآوری دستی دادهها نیاز داشته باشد. برای تسهیلگری قابلیت کشف بهبودیافته، قابلیت اندازهگیری، و تصمیمسازی، اینها باید با یک کلیک انجام شوند. سیاست علم با دشواریهای بسیاری برای دسترسی آزاد روبرو است، اما اطلاعات آزاد و ابزارهای اندازهگیری و پیگیری، همچنان مفقودند. بسیاری از تکههای این پازل، از قبل در جایشان قرار گرفتهاند، اما کار بیشتری نیاز است تا خدماتی را فراهم کند که سه ضعف مرکزی و محوری مطرح شده را تعدیل کند.
نویسنده:میکاییل لاکسو، مترجم: ابراهیم احمدینیا
نظر شما :