برگزاری کارگاه آموزشی
نگاهی مقدماتی به علوم شناختی با تاکید بر مخاطبان علوم انسانی و اجتماعی
علوم شناختی گستره ی وسیعی را در بر می گیرد که بخش های مختلف آن حتی ممکن است برای متخصصان بخش های دیگر ناشناخته باشد. ارائه دهندهی این کارگاه آموزشی، روح الله حق شناس دانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه تنسی است. این کارگاه آموزشی تصویر یک پژوهشگر فلسفه را با سوابقی که از تحقیقات میانرشتهای با علوم شناختی به آن دست یافته، ارائه میکند. برخی از این سوابق عبارت اند از:
اولین پایاننامه تحصیلات تکمیلی و اولین مقاله علمی-پژوهشی متمرکز بر علوم شناختی در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در کشور (دانشگاه تهران، ۱۳۹۲)؛ عضو تیم تحقیقاتی اولین پروژههای تحقیقاتی مورد حمایت ستاد علوم شناختی در علوم انسانی و اجتماعی (۱۳۹۴ و سپس ۱۳۹۵)؛ فرصت مطالعاتی در دانشگاه مکواری (و سپس دانشگاه ملی استرالیا) با حمایت مالی ستاد علوم شناختی (۱۳۹۶-۱۳۹۷)؛ ارائه نشست به دعوت پژوهشکده علوم شناختی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دانشگاه ادیان و مذاهب (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸).
دوشنبه ۱۶ آذر، کارگاه «نگاهی بر علوم شناختی با تاکید بر مخاطبان علوم انسانی و اجتماعی» به همت کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو با همکاری انجمن علمی علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، به منظور آشنایی مقدماتی دانشجویان با مفاهیم علوم شناختی، برگزار شد. این کارگاه را روحالله حقشناس، دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تنسی که پیشتر رسالههایی در حوزه علوم شناختی داشته است، ارائه کرد که در ادامه به ذکر اهم نکات مطرح شده در این کارگاه میپردازیم:
*پرسش اساسی که در مواجهه با تعریف علوم شناختی (انقلاب شناختی) به دست میآید، «چگونگی کارکرد مغز» است که در هر حوزه، مسائل مربوط به آن حوزه را بررسی میکند.
*با مثالی از حافظه، یادآوری صحنه فعلی که در گذشته اتفاق افتاده، با زاویه دید سومشخص همراه است، یعنی امری که چشم ما ندیده است را به ما نشان میدهد؛ مثال دیگر را میتوان در فهم متن جستوجو کرد. برای خواندن بسیار سریع یک متن، ابتدا فهمی کلی از آن به دست میآوریم و سپس مغز به فهم جزئیات آن میپردازد؛ مثال آخر نیز در رابطه با آدرس است. مرتبه نخست پیدا کردن آدرس با آگاهی بسیار بالای مغز همراه است که به مرور و با تکرار فعل، این آگاهی کمتر میشود.
*حال باید به این موضوع اشاره کرد که چه امری «شناخت» نیست؟ مثلا در روانشناسی، پرسش در بحث «شخصیت»، در حوزه شناختی نیست.
*شناخت مشترک میان انسان و حیوانات باهوشتر (میمون، سگ و دلفین)، از دیگر پرسشهایی اساسی شناختی است که در هنگام آزمایشِ برای مطالعه هر یک از انسان یا حیوان، مطرح میشود.
*در روانشناسی شناختی، استدلال کردن همواره با «هوشیاری» و در مقابل، مغالطه با «عدم هوشیاری» همراه نیست و میتوان در اکثر موارد، اولی را با عدمهوشیاری و دومی را با هوشیاری در نظر گرفت؛ «سوگیری» نیز در این میان با «ناخودآگاه» در ارتباطات است.
*زبانشناسی شناختی، نظریهای است که بسیاری از زبانشناسان با آن مخالف هستند اما اشتراکاتی نیز وجود دارد. تفاوت کارکردهای مغز انسان، موجب پدیدآمدن زبانهای مختلف در سراسر دنیا شده است که البته چامسکی، اشتراکات بسیاری علیرغم ظاهر نیز در آنها میبیند.
*هوش مصنوعی و علوم کامپیوتر اما از جهات دیگری با «شناخت» مرتبط میشوند.
*فلسفه ذهن نیز دیگر موضوع مربوط به علوم شناختی است. سوال ذهن چیست [؟] به این نحو با علوم شناختی مشارکت برقرار میکند که کارکردهای متفاوت را در مقابل ذهن بررسی میکند.
*یک مطالعه در انسانشناسی شناختی نشان میدهد که انسان در ابتدا حافظه نبوده بلکه تقوبت شده است.
*علومشناختی از حدود ۱۹۶۰ آغاز و در ضدیت با رفتارگرایی آغاز شده است. این علم، پارادایم فلسفی رفتارگرایی را رد کرد که ادعا میکند مغز را نه میتوان شناخت و نه میخواهیم که بشناسیم؛ هرچه پیش رفته است، پیشرفت نظریات در ترکیب با کنجکاویهای بشر، بر آن غلبه داشته است.
*در اقتصاد شناختی اما مخالفان کمتری نسبت به دیگر انواع اقتصاد وجود دارد.
از لینک زیر می توانید فایل صوتی کامل نشست را بشنوید.
https://t.me/social_communication_atu/185
اخبار کرسی را در لینک زیر دنبال کنید.
در صفحه رسمی کرسی ارتباطات در اینستاگرام با ما همراه باشید.
https://www.instagram.com/unesco.communication?r=nametag
نظر شما :